امتحانام دیروز بالاخره تموم شد
ولی باورم نمی شه از صبح هی تند تند کار می کنم که یه وقت خالی پیدا کنم
بعدش فکر می کنم می خواستم چکار کنم؟
چی باید بخونم؟
در این لحظه یه لبخند پت و پهن می زنم و می گم هیــــــــــــچی
ولی انگار یه چیزی کمه
من چیزی جا نزاشتم؟
یه چیزی که استرس ایجاد می کنه و حس خالی بودن بهم می ده
یه چیزی شبیه کیف پول یا گوشی موبایلم
شایدم منظورم کتابه!
راستی معتاد چه کسی است؟؟؟
عوضش من دنبال هیچی نمیگردم

اینقدر خوشحالم که دیگه درسی نیست و مجبور نیستم زوری چیزی بخونم
که فقط یک کار تحقیقی دارم که اونم سر فرصت انجام میدم
وااااااااای چقدر خوبه نجات پیدا کنی از وضعیتی که به زور تحملش میکردی
البته که تو مثل من نیستی و زوری نمیخوندی
خدا قوت دوستم
منم چند سالی اینطوری بودم
تو هم چند سال دیگه دوباره هوس می کنی درس بخونی
سلام همیشه بعد از امتحاناتاین حس به آدم دست میده . اشالله که همه امتحاناتو خوب خوب دادی
آره مریم جون خدا رو شکر بد نبودن