اندر احوالات سی سالگی

من اینجا زندگی ام را دوره می کنم

اندر احوالات سی سالگی

من اینجا زندگی ام را دوره می کنم

آرزوی قشنگ



دیروز به یکی از آرزوهام تو این دنیا رسیدم.... خدایا شکرت

رولر رو از دست نقاش گرفتم و دیوار و پنجره رنگ کردم

لذتش وصف نشدنی بود

مثل بچه کوچیکی که برای اولین بار مداد رنگی دستش گرفته باشه ذوق می کردم

حالا دیگه من خودم رو تو قاب اون پنجره جا گذاشتم، گوشه اون دیوار حرکت دستم حک شده

این یعنی گوشه ای از من همیشه اونجاست 

خیلی خوشحالم 

نظرات 3 + ارسال نظر
kh چهارشنبه 27 اسفند 1393 ساعت 23:00 http://www.1aseman-deltangi.blogsky.com

چه دعایی کنمت بهتر از این : که خدا پنجره باز اتاقت باشد ، عشق محتاج نگاهت باشد ، خلق محتاج دعایت باشد و دلت وصل خدایت باشد .

آرزو دارم نوروزی که پیش رو داری ،
آغاز روزهایی باشد که آرزو داری ...

متشکر دوست خوبم بابت دعای به این قشنگیت منم از خدا برات بهترینها رو می خوام

گلابتون بانو یکشنبه 17 اسفند 1393 ساعت 01:23 http://golabatoonbanoo.blogsky.com/

چه عالی! این جوری که تو گفتی آدم هوس می کنه!!!

محمد ناقوس سه‌شنبه 12 اسفند 1393 ساعت 12:44 http://naghous.blogsky.com

این جمله ات خیلی قشنگ بود، این یعنی گوشه ای از من همیشه اون جاست... وقتی که پدرم فوت کردو جلوی چشمای من قامت بلند و دوست داشتنیشو داشتند میزاشتن تو قبر، از جیب بالای پیراهنم یک عکس کوچیک از خودم رو در آوردم گذاشتم روی سینه ی پدرم و بعد همه روی جسم بی جونش خاک ریختند، از اون روز تا الان که سه سال میگذره هنوز نتونستم کلمه یا اسمی به این زیبایی واسه این کارم پیدا کنم، و این دقیقا همون جمله ی زیبا بود، این یعنی گوشه ای از من همیشه اون جا رو سینه ی بابام هست :)) ممنون

چقدر درد داشت کامنتت

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.